تو صنم نمیگذاری که مرا نماز باشد.....

دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۱ ب.ظ

 

 


 امشب بعد از نماز عشاء کنار خانوم میم زانو زدم و حالش را پرسیدم ، دست روی دستم گذاشت ، برایم و ان یکاد خواند و به صورتم فوت کرد و خندید از آن خنده های مخصوص خودش که مثلش را هیچ جا ندیده ام ، من هم خندیدم و با خودم فکر کردم معاشرت های مجازی و رد و بدل کردن استیکر  کجا و این لبخند ها و احوال پرسی های بعد نماز مسجد کجا....
 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۲۶
محدثه مهران فر

نظرات  (۲)

۲۶ تیر ۹۶ ، ۲۳:۴۵ مهندس رضا عباسی
بسیار عالی
۳۰ تیر ۹۶ ، ۰۰:۴۱ سینا شهبازی
آخ که چقدر باهات موافقم.
منم دل خوشی از این شبکه‌ها و ارتباطات مصنوعیِ مجازی، ندارم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">