قَدْ ضاقَ صَدْری مِنْ حَیاةِ الدُّنْیا....
شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۰۹ ب.ظ
گاهی حسودی میکنم به آدم هایی که با خیال آسوده چمدان خود را میبندند و از یک سر دنیا میروند یک سر دیگر دنیا و با یک لبخند کشدار هزار عکس تکراری میگیرند.... آخر برای آدمی که دنیا با تمام وسعتش برایش تنگ است و خودش را مدام بین میله های بی جان می یابد چه فرقی میکند که این سر دنیا باشد یا آن سرش؟؟ چه فرقی میکند که آسمان جایی که هست آبی باشد یا خاکستری؟؟ چه فرقی میکند که وسط جنگل ایستاده باشد یا کنار دریا وقتی همه جا زندان است؟؟؟
+ حال کبوتر حرم ، حال کنون من است....
۹۵/۰۸/۲۹