دلتنگی های شبانه

شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۱۷ ب.ظ

 

 

+ آشوب آشوب آشوب....

چقدر سخته آشوب درونی رو پشت لبخند پنهون کردن.....

 

 

+ کاش بشه تبعید شم یه جای دور

یه جایی که هیچ کس نباشه

یه جایی که فقط من باشم و یه عالمه کتاب و یه جانماز...

دلم یه تنهایی و سکوت عظیم میخواد...

 

 

+ چشمم رو میبندم

بغضم رو قورت میدم

قلبم عین قلب یه گنجشک میزنه

چشمام آماده ی انفجاره

دستم رو روی تسبیح یاقوتی رنگم میکشم

و زیر لب میگم " یا رب العالمین...."

 

 

 

+ کلافه ام...

کلافه ام از این همه حرف های تلمبار شده ی روی دلم...

کلافه ام از دست خودم...

دلم پریدن میخواد...

 

 

 

+ گم کردم خودمو و نمیدونم باید کجا دنبال خودم بگردم...

 

 

+ فقط یه مادر میتونه وسط دلهره ها و بغض های دخترش  ، روی لبش خنده بیاره

خدایا شکرت :)

شکرت...

 

 

+ نفس عمیق....

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۰
محدثه مهران فر

نظرات  (۵)

انگار هممون داریم تو سردرگمی دست و پا میزنیم
پاسخ:
یه سردرگمی عظیم!
کاش بشه رفت یه جای دور...
خدا مادرتو برات نگه داره....
پاسخ:
یه جای دور دور...

مرسی ممنون :)*
وای محدثه یاد خودم افتادم..یاد وقتایی که دلم میخواد یه مدت برم بین ادمایی زندگی کنم که زبانشون رو اصلا نمیفهمم..برم بالای سر قبری بشینم . گریه کنم که نمیدونم اون زیر کی هست..یه ادم خیلی خوب یا یه ادم خیلی بد..دلم میخواد برم وسط یه پارک توی یه کشور غریب بشینم . وقتی دلم گرفت بلند گریه کنم . اصلا نگاه و ترحم ادما برام مهم نباشه

حرف های تلمبار شده..حرفایی که نزدیم و الان بوی نا و کهنی گرفته اما نمیتونیم بریزیم بیرون نه بگیم و نه بندازیم تو صندوقچه و  درش رو ببندیم
پاسخ:
بهار :(
مورد دوم رو خیلی هستم
یه جای زیارتی باشه مثل مشهد یا راهیان نور...
پاسخ:
آخ مشهد...
دلم شدید هوای حرم رو داره....
می خواهم گمنام بمانم اما
الهی رضا برضائک و تسلیما لامرک
پاسخ:
گمنام بودن خوب است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">