بغض های شبانه

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۱۶ ق.ظ

 

+ وقتی من یه نفر رو دوست داشته باشم عجیب روش حساس میشم و وقتی میبینم نیست دلخور میشم ، ناراحت میشم و قلبم فشورده میشه...

حالا سالهاست که تو تنها دوست منی ، خواهر منی ، همدم همه روزای منی....

نمیتونم.... نمیتونم ببینم که نیستی ، یا کمرنگی...

دلم تو رو میخواد وقتی که کسی نیست باهاش حرق بزنم...

دلم تو رو میخواد مو فرفری....

پس باش... همیشه باش ، همیشه پررنگ باش....

 

 

+ بغض باید تبدیل بشه به اشک اگه نشه خفه ات میکنه....

 

+ دلم میخواد امشب دست دراز کنم و همه ستاره ها رو جا به جا کنم....

 

+ زبانم در دهان باز بسته اس....

 

+امشب یاد عنوان وبلاگ دو سال پیشم افتادم... زنانه ترین اعترافات یک حوا....

 

+خب نمیشه گفت... خیلی چیزا رو نمیشه گفت....

شاید به خاطر ترسه که نمیشه گفت...

 

+ دلم میخواد ساعت ها دور خودم بچرخم و بچرخم....

 

+ یه سوال

وبلاگ نویسی من یه جوریه؟؟؟ :)

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۷
محدثه مهران فر

نظرات  (۲)

دلم شدید "سایه"ی  زنانه ترین اعترافات حوا را مبخواهد...الان هم عالی مینویسی ولی دیگه خیلی وقته خبری از داستان های کوتاه و بلندت نیست...بارها گفتم و بازم میگم من عاااشق اون نوشتت بودم که تیر ماه نود و دو نوشته بودی توی داستان ک همراه با واقعیت بود دختر داستان رفته بود شمال و حس میکردتو جنگل ها مدام یکی صداش میزنه... همیشه بهم قول دادی دوباره اون متن هارو منتشر کنی و من تا الان منتظرم...
پاسخ:
:)
مینویسم فائزه
به زودی
برام خیلی دعا کن
خیلی...
من وبلاگمو آوردم بیان اگه دوست داشتی تو آدرس جدیدم دنبالم کن
پاسخ:
چشم عزیزم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">