بگو که از کدوم طرف میشه به آرامش رسید....

سه شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۷ ب.ظ

 

+ بعضی روزا باید دست در دست بهترین دوستت از پارک وی تا میدون ولی عصر پیاده بیای و باهاش حرف بزنی ، دلتنگی هاتو بگی و اون صبورانه به همش  گوش بده و مثل یه مامان راهتمایت کنه....

 

 

+ برزخ...

گیجی...

منگی....

سرگیجه....

 

 

 

+گاهی وقتا ما فکر میکنیم یه چیز خوبه ولی برامون مثل سم میمونه

گاهی وقتا هم فکر میکنیم یه چیز بده ولی برامون عین معجزه میمونه....

 

 

+ چقدر دلم میخواد الان برم کهف و روی یه تیکه سنگ بشینم و به شهر خیره شم و فکر کنم......

 

 

+امشب از اون شب هاست که تموم نمیشه و هر لحظه اش زجر آوره....

 

 

+خدایا...

راضی ام به رضای تو...

 

+کاش واژه ها میتونستن میزان غریبی آدما رو بیان کنن...

 

+شاعر میگه : نمیبینمت اما حس میکنم کنارم قدم میزنی تا بهشت.....

 

+کاش آدما مجبور نبودن حرفاشون رو تو دلشون نگه دارن...

کاش میشد آدم بعضی از حرفا رو داد بکشه...

کاش....

 

 

+ پریشونم خدایا....

خودت هوامو داشته باش....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۲
محدثه مهران فر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">