هذیان های یک ذهن خسته

شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ب.ظ


+ امروز خیلی آشفته بودم ، انگار یه چیزی رو گم کرده بودم و بین آدما دنبالش میگشتم.....

چرا هر چی میگردم پیدا نمیکنم این گم شده رو؟؟؟


+ خیلی بده جایی درس بخونی که هیچ جاش رنگ خدا وجود نداره...

خیلی بده درسی رو بخونی که خدا توش وجود نداره...

آشفتم... دلم میخواد همه چیزو رها کنم ولی...آدم یه جاهایی رو مجبوره...



+متنفرم از اینکه ،  حسم نسبت به یه چیزی بلاتکلیف باشه....



+ میترسم دیر شه...

میترسم چیزی که فکر میکنم اشتباه باشه.....

ولی...

خدایا چرا انقدر توکل کردن سخته؟؟

چرا؟؟؟



+ دلم داره پر میکشه برای حرم...

آخ که چقد دلتنگتم آقا...


+ همدم این روزای من کتاب  " تا سر زلف عروسان سخن" نوشته ی محمود دولت آبادی



+ دنبال یه نشانه ام....

نا امیدم نکن....



+شاعر میگه : منو به حال من رها نکن

تو هم به مرز این جنون برس....



+دلم میخواد یکی قرآن بخونه و من باهاش ساعت ها گریه کنم.....



+ خدایا ببخش منو واسه لحظه هایی که باید شکرت رو میگفتم و نگفتم....

شکرت شکرت...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۰۹
محدثه مهران فر

نظرات  (۶)

قرار نیست هرجایی که هستیم، درس میخونیم یا زندگی می کنیم باب طبع ما باشه! اما قراره که هر جایی هستیم، اونجا رو شبیه اون چیزی کنیم که باید باشه! به قول رهبر هرجایی که هستید اونجا رو مرکز جهان بدونید! اونوقت تمام تلاش مون رو می کنیم برای تغییر! با رها کردن چیزی درست نمیشه! باید موند و تغییر داد!

قل انما اعظکم بواحدة أن تقوموا لله مثنی و فرادی

/

ترتیل استاد العفاسی رو گوش کنید!


پاسخ:
نمیشه...
من تنها مقابل یه سیستم مزخرف چی کار میتونم بکنم؟؟؟
وقتی استاد احمق کارگردانی میبینه من سختمه جلوی نامحرم دولا راست شم و ورزش کنم میاد جلوم وایمیسته و با خنده میگه جلسه بعدی همگی باید برقصین هر کی نرقصه بهش نمره نمیدم ، چی کار میتونم بکنم؟؟ داد بکشم؟؟ از کلاس برم بیرون؟؟
وقتی استادمون سر کلاس از ده تا حرفش نه تاش فحشه چه کاری از دست من بر میاد؟؟؟
وضع دانشگاه ما مزخرفه....
هعی....


خیلی خوب بود.. خیلی...
مرسی مرسی :)

اینطور که معلومه خیلی اوضاع خرابه!اما معتقدم همیشه یه راهی هست، ولی خب با توجه به دانشگاه شما نمیدونم راه حل چیه!احساس کردم کامنت قبلی من خیلی شعاری بود!

شرمنده.

پاسخ:
خیلی خراب....
منم خیلی به راه نجات یا راه تغییر فکر کردم ولی به نتیجه ای نرسیدم...
چرا شعاری؟؟؟
اتفاقن خیلی خوب بود...
دشمنتون شرمنده...

<p>در هر صورت چون از این وضعیت واقعا ناراحت شدم، حاضرم از لحاظ رسانه ای کمک کنم تا این مشکلات منتشر تا به حلش کمک بشه!</p><p>اگر مایل باشید...</p><p>خبرگزاری دانشجو</p><p>و خبرنامه دانشجویان ایران رو میتونم قطعی بگم که میشه پای کار آوردشون!</p>
پاسخ:
واقعن میشه؟؟؟
خیلی ذوق زده شدم این کامنتتون رو خوندم...
خیلی...
۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۵:۵۹ منتظر مهدی
سلام محدثه
خب این پستت حرف دل خیلی هاست
منم رشتم یه رشته کاملا غربی بود و روی این حساب ذهنم طوری پرورش پیدا کرد که می خواستم همه چیز رو بهبنه کنم و روابطم با آدم ها هم روی همین اصل چیده می شد
ولی ولی
الان اوضاع عوض شده برام
می خوام از این رشته غربی امانیستی اتفاقا برای خدمت به خدا کمک بگیرم برای آوردن امام زمان
شرایطت خیلی مزخرف و غیر قابل تحمله
مخصوصا اون استادایی که میگی
فقط می تونم دعا کنم برات
هر شب کعر از نماز عشاءت سوره مزمل رو بخونی سختیای فردات آسون میشن
پاسخ:
سلام عزیز دل :)

آره منم خیلی فکر کردم ، خیلی چیزا رو تحمل کردم ، خیلی حرفا رو نزدم...
ولی... نمیشه گاهی وقتا تحمل کرد.... نمیشه....
برام دعا کن خیلی...
مرسی حتمن میخونم...

بله میشه ‎:)‎

فقط باید جوری روی قضیه مانور داد که مثل مسائل دیگه با یکی دوتا خبر سر و تهش جمع نشه! باید تا موثر واقع شدن کار کرد...

اگر موافق بودید چندتا از نکات رو به ایمیلم بفرستید

پاسخ:
:)

دقیقن داشتم به همین فکر میکردم ، مثلن میشه یه کاری کرد که جنجال به پا بشه...
 میشه در مورد افتضاح بودن شرابط دانشگاه های هنر نوشت ، از اینکه مواد مصرف کردن بین بچه هاش یه چیز عادیه...
بعد میشه کلی سوال مطرح کرد ...
میشه بحث کرد در مورد اینکه چرا الان هنر دست یه سری آدم غیر مذهبیه؟؟
چرا هیچ آدم مذهبی راقب به تحصیل تو این رشته نیست؟؟؟

بله بله موافقم به شدت
چه نکاتی رو بفرستم؟؟
هر چی لازمه بگین بفرستم :)

بازم مرسی...

ایمیل تون رو چک کنید
پاسخ:
چک شد :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">