آه خواب‌آلودگی.....

جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۰۸ ق.ظ

 

+ رو به روی پنجره نشسته بودم

خورشید داشت غروب میکرد من عاشقانه سه‌تارم رو بغل کرده بودم و هر از چندگاهی چشم از تار های ظریف سازم برمیداشتم به آسمون نگاه میکردم و از این همه زیبایی قلبم تند تند میزد

 

 

 

+ امشب متوجه شدم یکی از راه های رسیدن به آرامش پیاده روی شبانه است‌‌‌.....

 

 

+ دارم سعی میکنم آروم باشم

دارم سعی میکنم که به همه نشون بدم که من منطقی ترین دختر جهانم 

ولی...‌

 فقط خودم و خودم میدونم که پشت این نقابی که ساختم چه آشوبی برپاست....

 

 

 

+ قلبم داره پر میکشه سمت مشهد الرضا....

 

 

 

+ آه خواب‌آلودگی....

 

 

 

+ خدایا...

منو به حال من رها نکن....

 

 

+ کلی حس عجیب دارم که از توصیفشون عاجزم....

 

 

+ کاش میشد امشب از توی اسمون یه عالمه ستاره بچینم و یکی یکی بذارمشون توی پاکت و برات بفرستم....

کاش....

 

+ لبخند نیمه کشدار :)

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۱۷
محدثه مهران فر

نظرات  (۴)

۰۸ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۱۱ مائده درخشان راد
واااااای منم دلم سه تار میخواد حال کن باهاش
کلا پیاده روی ارامش بخشه شب باشه بارون یا برفم بیاد معرکش میکنه
آره منم نقاب میزنم و همه هم فکر میکنن همه چی اوکیه
منم دلم مشهد میخواد هواشو کردم به قمم این روزا رضایت میدم

 + خدایا...

منو به حال من رها نکن....





۲۱ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۰۵ شاهزاده جوان
تولدت مبارک محدثه،
خیلی مبارک ...
امروز با شکوهترین روز هست روزی که آفریدگار تو را به جهان هدیه داد و من میترسم به تو تبریکی بگویم که شایسته تو نباشد به زمین خوش آمدی فرشته ی مهر و زیبایی تولدت مبارک محدثه گلی جان(دوستدار تو فاطمه) 
اینجا رو بخون 
http://auroraa.blog.ir/post/71
از کهف نوشته :) 
سره قولت باشی :) 
منتظرم یه روز بیان تهران با هم بریم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">