دلم به بوی تو آغشته است....

چهارشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۵۲ ب.ظ

 

 

+ دیشب احساس میکردم توی یه تاریکی مطلق رها شدم...

ولی امروز ، از یک روزنه ی کوچیک چنان نوری به جهانم تابید که همه جا رو روشن کرد....

 

 

+ چقدر خوبه که دوستی باشه که بشه باهاش حرف زد...

چقدر خوبه که یکی باشه بفهمتت...

چقدر خوبه که من یه یکتا دارم که نگاهش ، حرفاش ، بودنش آرامشه...

 

 

+ میخوام یه کتاب بنویسم در مورد کهف...

هر دفعه که میرم یه چیز جدید کشف میکنم...

کهف رو خدا گذاشته برای ما غریب افتاده های دل خسته...

 

 

 

+ به یکتا میگم : وقتی میری توی جنگل صدای منم منم نمیشنویی

ولی شهر پر از فریاد های منم منم آدماست و جز این صدا هیچ چی نمیشنویی

 

 

+ علی رضا عصار داره میخونه : گاهی همان کسی که دم از عقل میزند در راه هوشیاری خود مست میرود

 

 

+خیلی وقت اتفاق ها اونجوری نمیشه که من میخوام....

 

+سکوت....

از اون سکوت های طولانی.....

 

 

+ خدایا...

من میدونم...

میدونم که معجزه رخ میده...

من به "ان الله علی کل شی قدیر" ایمان دارم....

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۱۵
محدثه مهران فر

نظرات  (۳)

بسیار عالی


همتتان مستدام
حرف دل میزنید... :)
ما رو هم دنبال کنید
۱۶ دی ۹۵ ، ۱۳:۰۰ ..آنالیز ..
خوشبحالت چقدر خوبِ که یکتا رو داری :) 
خیلی کنجکاو شدم ببینم کهف کجاس؟! 

پاسخ:
:)

یه جای خوب یه جای خیلی خوب....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">