دلم به بوی تو آغشته است....
+ دیشب احساس میکردم توی یه تاریکی مطلق رها شدم...
ولی امروز ، از یک روزنه ی کوچیک چنان نوری به جهانم تابید که همه جا رو روشن کرد....
+ چقدر خوبه که دوستی باشه که بشه باهاش حرف زد...
چقدر خوبه که یکی باشه بفهمتت...
چقدر خوبه که من یه یکتا دارم که نگاهش ، حرفاش ، بودنش آرامشه...
+ میخوام یه کتاب بنویسم در مورد کهف...
هر دفعه که میرم یه چیز جدید کشف میکنم...
کهف رو خدا گذاشته برای ما غریب افتاده های دل خسته...
+ به یکتا میگم : وقتی میری توی جنگل صدای منم منم نمیشنویی
ولی شهر پر از فریاد های منم منم آدماست و جز این صدا هیچ چی نمیشنویی
+ علی رضا عصار داره میخونه : گاهی همان کسی که دم از عقل میزند در راه هوشیاری خود مست میرود
+خیلی وقت اتفاق ها اونجوری نمیشه که من میخوام....
+سکوت....
از اون سکوت های طولانی.....
+ خدایا...
من میدونم...
میدونم که معجزه رخ میده...
من به "ان الله علی کل شی قدیر" ایمان دارم....
همتتان مستدام